________________________________________________________________________________________________________________________________________
گفتوگو با سیدعلی میرافضلی شاعر و پژوهشگر
باید روح فرهنگ رضوی در شعرها دیده شود
ر ررررر رر رررررررررررررررررررررررررر رررررررررررررررر رررررررررررررررررررررررررر
جناب میرافضلی! به نظر شما شعر آیینی امروز در چه جایگاهی قرار دارد؟
شعر آیینی را در دو شاخه میتوان بررسی کرد؛ نخست، شعری که به مناقب و مراثی ائمهی اطهار(ع) میپردازد و زبان حال ارادت شاعر به پیشوایان دین است و دوم، شعری که متأثر از سیره و شیوهی رفتاری و فکری آنان و نگاه خاص ائمه به زندگی است. در حال حاضر وجه غالب شعرهای آیینی و ولایی ما در دستهی نخست جای میگیرند، و علت آن هم دو چیز است؛ یکی، اقبال محافل و مجالس و کنگرههای شعر به این نوع شعر است و دیگر، آسان بودن مسیر شاعری در این شاخه است. معمولاً مناقب و مراثی در تریبونهای رسمی و شبهای شعر خریدار بیشتری دارند و نمادها و نشانههای آشکاری که در این نوع شعرها وجود دارد، با مخاطب عام سریع ارتباط برقرار میکنند و شور و هیجان فوری به جمع میدهند و معمولاً دستاندرکاران این نوع مراسم نیز در ردهی مخاطبان عام قرار دارند یا طالب گرم شدن مجلس خود هستند. در گذشتههای دور نیز معمولاً مناقبخوانان نزد عامهی مخاطبان شعر مقبولیت بیشتری داشتهاند. بنابراین، گرایش شاعران عمدتاً به این شاخه بوده است. ضمن آنکه، استفاده از نمادها و نشانههای کلیشهای که بهصورت قراردادی نانوشته بین شاعر و مخاطب در جریان است، همیشه راحتتر از غور و مطالعه در افکار و اندیشههای پیشوایان دینی و برگرداندن آنها به زبان شعر بوده است. زیرا مابإزای بیرونی نمادهای مذهبی مربوط به هر امام در ذهن مخاطبانی که عمدتاً از طریق گوش با سطح ظاهری زندگی ائمه آشنایی دارند، به شاعر کمک میکند که بدون رنج و مرارت خاصی، حس همدلی عامهی خوانندگان و شنوندگان شعرهایش را برانگیزد؛ بهخصوص در محافل شعر که متکی بر دکلماسیون و اجراست و بر جنبهی شنیداری استوار است. این نوع شعر، بسته به مهارت شاعر در بهکارگیری کلیشههای رایج، و اجرای جدید از تصاویر و مضامین قدیمی، و نوآوری در تلفیق و ترکیب موتیوها، میتواند رونقافزای هر محفلی گردد. اما شاخهی دوم شعر آیینی، مستلزم رسوب اندیشه و سلوک معنوی و شاخصهای فکری ائمه در جان شاعر و انتشار آن در ژرفای شعر است. ممکن است در این نوع شعر، هیچ اشارهی مستقیمی به نام هیچ امامی نشود، اما روح آن شعر آیینی باشد. الهام گرفتن از اندیشههای والای ائمهی اطهار و برگرداندن آن اندیشهها به زبان شعر، کار هر شاعر نوخاستهای نیست و نیازمند همطرازی و همزیستی با روح آیین است. شعر ولایی امروز ما در این شاخه کمتر رهروی دارد و دریغا که خواهندگان این نوع شعر هم چندان زیاد نیستند. با این حال، بعضی از شعرهای م.مؤید نمونههای خوبی برای کسانی است که میخواهند ردّپای اندیشهی شیعی را در شعر امروز دنبال کنند.
در این میان، وضعیت شعر رضوی را چگونه ارزیابی میکنید؛ بهخصوص با توجه به آثار جشنوارهی شعر رضوی؟
آنچه در مورد وضعیت شعر آیینی گفته شد، در مورد شعر رضوی هم مصداق کامل دارد. اقبال کنگرههای شعر معمولاً به آثار گروه اول است و اگر کارنامهی جشنوارهی شعر رضوی را در سالهای گذشته مروری بفرمایید، متوجه میشوید که اغلب شعرهای برگزیده به گروه اول تعلّق دارند و شعرهایی هستند که به منقبت و مرثیهی امام رضا(ع) و ارادت به ایشان و شوق دیدار حرم آن بزرگوار پرداختهاند و فرق نفرات برگزیده با دیگران، مهارت بیشتر در استفاده از نمادهای کلیشهای مثل انگور و کبوتر و پنجرهفولاد و قطار و اتوبوس و آهو و مسافرخانه و صحن و سرا و گنبد طلا بوده است. معدود شعرهایی در این حوزه بودهاند که سعی کردهاند از طریق نقبزدن به زندگی امام رضا(ع)، آن را با شرایط روز انطباق دهند و نگاهی انتقادی به روزگار ما داشته باشند. بنابراین، شعر رضوی در حوزهی مناقب و مراثی بالندگی خوبی داشته و حتی میشود گفت به مرز اشباع هم رسیده است. اما در حوزهی دوم که اهمیت بیشتری هم دارد، کار چندانی صورت نگرفته و فرهنگسازی خاصی هم برای بالندگی این بخش نشده است.
به نظر شما یک شعر رضویِ خوب، چه ویژگیهایی دارد؟
با عنایت به مسائلی که در پاسخ سؤال نخست گفتم، یک شعر رضوی خوب شعری است که به گروه دوم تعلّق داشته باشد. یعنی روح فرهنگ رضوی در آن متجلّی شده باشد و کاری به نمادها و تصاویر کلیشهای نداشته باشد و دنبال جذب فوری مخاطب نباشد، بلکه مخاطب را به بلوغ فکری برساند. جای دیگری هم گفتهام این موضوع را؛ مرحوم قیصر امینپور میگفت که اندیشه مثل ویتامین است که در میوه وجود دارد. آن ویتامین را به چشم نمیتوان دید یا نشان داد. بلکه اثرات آن است که در شادابی و طراوت چشم آشکار میشود. اندیشهی سالم و مقوّی هم در شعر همین حالت را دارد و باید اثراتش در روح مخاطب بچرخد و آن را تازه و تر کند. و این ممکن نیست مگر آنکه آن اندیشه، نخست، در روح شاعر متمکّن شده باشد و از طریق هنر شاعری، در ذهن مخاطب، به جریان خود ادامه دهد. البته، رسیدن به این نوع شعر، از طریق بخشنامه و دستورالعمل امکانپذیر نیست و اندیشه را نمیتوان تزریق کرد در هیچ شعری. اما اگر این آگاهی در جماعت شاعر ایجاد شود که کمتر به سراغ مسیرهای آماده و بدون دردسر بروند و زحمت پیمودن مسیرهای دشوار را بر خود هموار کنند، شاید کمکم تحوّلی در این عرصه پدید آید.
پس به نظر میرسد شعر آیینی و شعر رضوی امروز ما نیاز جدی به آسیبشناسی دارد...
بله، آنچه پیش ازین گفتم تقریباً نوعی آسیبشناسی شعر آیینی بود و از دل آن میتوان مشکلات موجود در حوزهی شعر آیینی را استخراج کرد. رسیدن به آن نوع شعر آیینی که اندیشههای بزرگان دین در ژرفای شعر بازتاب یافته باشد، آرزوی سهلالوصولی نیست که با دستورالعمل و برگزاری کنگرهی شعر بتوان به آن رسید. مثل عشق، آمدنی است نه آموختنی. و ممکن است از بین هر صد شاعری یکنفر پیدا شود که صیّاد چنین گوهر ارزندهای باشد. اما در شعرهای گروه نخست هم آسیبهای فراوانی وجود دارد که مشخصترین آنها، رضایت دادن به پسندهای جشنوارهای و سوءاستفاده از رموز موفقیت در این حوزه برای کسب مقام و دریافت صله و سکه است. کلیشهها در این شاخه بیداد میکند و شعرها را که میخوانی علاوه بر فقر اندیشه که دامنگیر بیشتر آنهاست، متوجه فقر خلاقیت و نوآوری و حتی نداشتن تخیّل قوی هم میشوی. به نظرم لازم است داوران این کنگرهها و عجالتاً کنگرهی شعر رضوی با هم قرار بگذارند به شاعری رتبه دهند که در شعرش هیچکدام از نمادهای رایج حوزهی شعر رضوی یا حضور ندارد یا حضور تکراری ندارد. و البته، خیلی هم به اینکه چنین شعری پیدا شود، با این روالی که جشنوارههای شعر آیینی در پیش گرفتهاند، امیدوار نیستم.
اگر بخواهید خیلی صریح، به شاعران آیینی توصیهای داشته باشید، چه میگویید؟
فقط باید حرمت کلمه و احترام شعر را پاس بدارند و برای گفتن از بهترینها، بهترین گفتهها را بگویند. به نظر من، موجب وهن ائمهی اطهار علیهمالسلام است که چنین حجمی از شعرهای بیمایه و کممایه به نام آنان تولید و تکثیر میشود.
گفتید با این روالی که جشنوارههای شعر آیینی در پیش گرفتهاند، به دور شدنِ شاعران از آسیبهایی که برشمردید، امیدوار نیستید. پیشنهاد شما چیست؟ برنامههایی از قبیل جشنوارهی شعر رضوی در این میان چگونه میتوانند موثر واقع شوند؟
متأسفانه، جریانسازی اغلب کنگرهها و جشنوارههای شعر ولایی بیشتر به سمت مناقب و مراثی بوده و در سالهای اخیر، به دلیل اشباع ظرفیت این نوع شعر، برگزاری این کنگرهها کمک زیادی به شعر آیینی نکرده، بلکه در درازمدت به دلیل عدم جهتگیری مناسب و گرایش به شعرهای شاخهی نخست، نهتنها نتوانسته به تولید اثری فاخر و ماندگار در این حوزه بینجامد، بلکه به میانمایگی و خودبسندگی شاعران این حوزه نیز دامن زده است. مشتریان اغلب این کنگرهها را شاعران جوان تشکیل میدهند و بهصورت ناخودآگاه از آثار برگزیده که همگی در حوزهی منقبت و مرثیه هستند و به کار کلیشهسازی مشغولاند، تأثیر میپذیرند. اگر این روند ادامه داشته باشد، شعر آیینی ما با شتاب بیشتری رو به سمت سطحینگری خواهد رفت و جمعکردن این جریان سادهانگاری در آینده بسیار دشوار خواهد بود. بهخصوص آنکه از حمایت دستگاههای دولتی نیز برخوردار است و جاذبهی جوایز مادی نیز پشت سر آن قرار دارد. به نظر من، بهترین خدمت به اندیشهی پویای شیعی آن است که بازنگری اساسی در همهی این کنگرهها صورت گیرد و حتی اگر لازم شد، یکیدو سال تعطیل شوند و با فکر خلاق و ایدهی تازه و اندیشهی ژرف وارد این عرصه شوند. ما حیات فکری و معنوی خود را به ائمهی اطهار(ع) مدیونیم و بزرگترین جفا در حق آن بزرگواران، آن است که دلبستگی و وابستگی روحیمان را در سطحیترین شکل به نمایش بگذاریم.
http://www.shamstoos.ir/fa/news/43262
سلام بر عاشورا...
ما را در سایت سلام بر عاشورا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5farhankhosseini0 بازدید : 244 تاريخ : جمعه 3 خرداد 1398 ساعت: 19:42