گفتگو در باره علامه اقبال(بخش اول)

ساخت وبلاگ

__________________________________________________________________________

آرا و اندیشه ها و اشعار علامه اقبال لاهوری در گفتگو با رضا اسماعیلی/ بخش اول

اقبال یک مسلمان آرمانخواه و یک مُصلح اجتماعی بود

اقبال به معنای واقعی کلمه یک تئوریسین اسلامی بود که پرچم «نهضت بیداری اسلامی» را به دوش می کشید و سرود رهایی بخش «بازگشت به خویشتن» را در گوش مسلمانان جهان فریاد می کرد.

_______________________________________________________________________

 رضا اسماعیلی در 24 مرداد ماه 1339 در تهران چشم به جهان گشود. بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، با قبولی در کنکور سراسری، وارد دانشگاه شد و مدرک کارشناسی خود را در رشته علوم اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران دریافت کرد. اسماعیلی برای اولین بار سرودن را در دوران نوجوانی تجربه کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با ورود به حوزه هنری فعالیت ادبی خود را به صورت جدی دنبال کرد. وی همچنین دبیر و داور بسیاری از جشنواره های دانشجویی کشور بوده است؛ جشنواره هایی که به تربیت و پالایش شعر جوان اختصاص داشته است. این شاعر معاصر علاوه بر دریافت صدها لوح تقدیر کشوری، به خاطر سه دهه حضور فعال و تاثیر گذار در عرصه ادبیات انقلاب، دفاع مقدس و آیینی، و شعر مقاومت و پایداری موفق به دریافت نشان درجه 2 هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است. به بهانه همایش بزرگداشت علامه اقبال لاهوری با این شاعر گفتگویی مفصل داشته ایم و از وی درباره شخصیت اقبال لاهوری، اشعار وی، تاثیرات این شاعر وارسته بر ادبیات ایران و علاقه وی به اسلام و اهل بیت (ع) سوال کرده ایم.

_______________________________________________________________________________________

 

 * آقای اسماعیلی چه تعریفی از شخصیت اقبال لاهوری و جایگاه هنری ایشان  در ادبیات ایران و جهان دارید؟

- هر چند علامه اقبال لاهوری در ایران به اعتبار اشعار فاخر و حکمت آمیزی که به زبان فارسی سروده، بیشتر به عنوان ادیب و شاعر شناخته شده است، ولی او علاوه بر این که شاعر و ادیبی بزرگ است و بیش از 7 هزار بیت شعر به زبان فارسی دارد، فیلسوف، عارف و اندیشمندی روشن اندیش و مسلمان است که در عرصه بیدارگری و مبارزات ضد استعماری در جهان اسلام از جایگاهی رفیع برخوردار است. در عین حال وی یکی از مصلحان بزرگ اجتماعی است که باید نام وی را هم ردیف نام مصلحان بزرگی چون سید قطب، سید جمال، خیابانی، استاد مطهری، شریعتی و ... قرار داد.    

اقبال شاعری را مسند انسان سازی و اصلاح گری می داند و معتقد است که شاعر رسالتی الهی و پیامبرگونه دارد. چنان که خود گفته است:

شعر را مقصود اگر آدم گری ست

شاعری هم وارث پیغمبری ست

سروده های اقبال سرشار از حکمت و گزاره های ضد استعماری و بیدارگرانه است. به قول دکتر شریعتی اقبال، مرد دين و دنيا، ايمان و دانش، عقل و احساس، فلسفه و ادب، عرفان و سياست، خدا و مردم، پرستش و جهاد، عقيده و فرهنگ، مرد ديروز و امروز، پارساي شب و شير روز است.

علامه اقبال انسانی تک ساحتی نبود. او شخصیتی چند بعدی و جامع الاطراف داشت و همین ویژگی باعث شده است که شخصیت ادبی و علمی او صبغه ای جهانی پیدا کند و مورد احترام همه مردم جهان باشد.

 

 * به نظرتان دلیل علاقه اقبال به زبان فارسی و سرودن شعر به این زبان چه بوده است ؟

- اقبال به خاطر این که در خانواده ای متدین و مسلمان به دنیا آمد، از زمان کودکی با قرآن و همچنین زبان و ادبیات فارسی که سرشار از آموزه های قرآنی و وحیانی است، آشنا شد. وی علاقه زیادی به سرزمین، فرهنگ و ادب ایران داشت و از آنجا که به صورت خدادادی صاحب طبع لطیفی بود، در اثر آشنایی با آثار شاعران بزرگ ایرانی همچون مولانا، به سرودن شعر به زبان فارسی علاقه مند شد. اقبال از میان شاعران ایرانی به مولانا ارادت و علاقه فراوانی داشت و به احتمال قوی همین عشق و ارادت باعث گرایش او به عرفان اسلامی و شعر و ادبیات فارسی شد تا آن جا که وی عنوان رساله دکتری خود را به نام «سیر فلسفه و حکمت در ایران» انتخاب کرد. علامه اقبال در شعری مراتب عشق و ارادت خود به مولانا را چنین بیان کرده است:

به کام خود دگر آن کهنه می‌ریز        

که با جامش نیرزد مُلک پرویز

ز اشعار «جلال‌الدّین رومی»   

به دیوار حریم دل بیاویز

سراپا درد و سوز آشنائی        

وصال او زبان‌دان جدائی

جمال عشق گیرد از نی او        

نصیبی از جلال کبریائی

به‌ روی من در دل بازکردند        

ز خاک من جهانی سازکردند

ز فیض او گرفتم اعتباری        

که با من ماه و انجم سازکردند

خودی تا گشت مهجور خدائی        

به فقر آموخت آداب گدائی

ز چشم مست رومی وام‌ کردم        

سروری از مقام کبریائی

 

 * اندیشه های اقبال لاهوری در زمینه های مذهبی ،سیاسی و فلسفی را چگونه ارزیابی و تعریف می کنید؟

- اقبال پیش و بیش از هر چیز یک انسان مسئول، یک مسلمان آرمانخواه و یک مُصلح اجتماعـی بود . او به معنای واقعی کلمه یک تئوریسین اسلامی بود که پرچم «نهضت بیداری اسلامی» را به دوش می کشید  و سرود رهایی بخش «بازگشت به خویشتن» را در گوش مسلمانان جهان فریاد می کرد. چرا که به اعتقاد وی یکی از دلایل عقب ماندگی مسلمانان در طول تاریخ، روگرداني آنان از اسلام و پيروي آنان از غرب و سبک زندگی غربی بود.

تشویق اقبال به بازگشت به اسلام و سعی در احیای «خودباوری اسلامی» در بین مسلمانان در سطر سطر اشعار و آثار این شاعر و متفکر بزرگ دیده می شود.

اقبال مومنانه ندا در می دهد كه باید به خویش بازگردیم و در جهان امروز مقام و موقعيت خويش را دريابيم. او مسلمانان را  طلايه‌داران علم و فرهنگ و تمدن جهان می داند و به دنبال احیای همان شکوه و عزت و عظمتی است که روزگاری مسلمانان از آن برخوردار بوده اند.

اقبال در كتاب «تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام» که یکی از مهم ترین آثار اوست، راهکار احیای عزت و عظمت اسلامی را «نوسازی فکر دینی» و «بیداری جهان اسلام» می داند و مي‌گويد: «ترس ما تنها از اين است كه ظاهر خيره كننده فرهنگ اروپايي از حركت ما جلوگيري كند و از رسيدن به ماهيت واقعي آن فرهنگ عاحز بمانيم. در مدت قرن‌هاي ركود و خواب عقلي ما، اروپا با كمال جديت درباره مسائلي مي‌انديشيده است كه فيلسوفان و دانشمندان اسلامي سخت به آنها دل بسته بودند. از قرون وسطي كه مكتب‌هاي كلامي به حد كمال رسيد، پيشرفت‌هاي نامحدودي در زمينه فكر و تجربه بشري حاصل شده است. گسترش قدرت آدمي بر طبيعت به وي ايمان تازه و احساس لذتبخش چيرگي بر نيروهايي كه محيط او را مي‌سازد بخشيده است. ديدگاه‌هاي تازه و طرح‌ريزي شده، در مسائل كهن، در پرتو آزمايش‌هاي تازه صورت بياني ديگر پيدا كرده، و مسايل تازه‌اي جلوه‌گر شده است. چنان به نظر مي‌رسد كه گویي عقل آدمي بزرگتر شده و از حدود مقوله‌هاي اساسي خود، يعني زمان و مكان و عليت، تجاوز كرده است. با پيشرفت فكر علمي، حتي تصور ما نسبت به قابليت تعقل، دستخوش تغيير شده است. نظريه انيشتين بينش جديدي از طبيعت با خود آورده، و راه‌هاي تازه‌اي براي نگريستن به دين و فلسفه پيشنهاد مي‌كند. پس مایه با تعجب نيست كه نسل جوان‌تر اسلام در آسيا و آفريقا، خواستار توجيه جديدي در ايمان خود باشد. بنابراين، با بيداري جهان اسلام لازم است كه اين امر با روح بي‌طرفي مورد مطالعه قرار گيرد كه اروپا چه آموخته است و نتايجي كه به آن رسيده، در تجديدنظر و اگر لازم باشد، در نوسازي فكر ديني و خداشناسي در اسلام، چه مددي مي‌تواند به ما برساند.»

 

* در مورد نظریه ها و اشعار ضد غربی اقبال چه نظری دارید؟

- همان طور که اشاره کردم، اقبال به عنوان یک مصلح بزگ اجتماعی درد جهان اسلام را تقلید کورکورانه از غرب و سبک زندگی غربی می دانست و نسخه شفابخشی که برای این درد تجویز می کرد «بازگشت به خویش» بود. در تمام اشعار و آثار اقبال شما این ایده و نظریه را مشاهده می کنید، به خصوص در اشعار او. از همین رو مضمون اکثر اشعار او، دعوت به وحدت اسلامی، احیا و نوسازی فکر دینی، مبارزه با استعمار، پرهیز از تقلید کورکورانه از غرب و بازگشت به خویشتن است.

 اقبال، يكي از عمده ترین علل انحطاط و ذلت مسلمين را در «از خود بيگانگي» و «احساس حقارت» در برابر غرب مي‌داند و می گوید:

واي ما، اي واي اين دير كهن

تيغ «لا» در كف نه تو داري نه من

دل ز غيرالله بپرداز اي جوان

اين جهان كهنه در باز اي جوان

  تأكيد اقبال بر عنصر «از خود بيگانگي» در اشعار زير نيز به روشني پيداست:

آه از قومي كه چشم از خويش بست

دل به غيرالله داد، از خود گسست

تا خودي در سينة ملت بمرد

كوه كاهي كرد و باد او را ببرد

***

زندگاني بر مراد ديگران

جاودان مرگ است ني خواب گران

اقبال، معتقد است موجب اصلي شكست مسلمانان در طول تاريخ خود روگرداني آنان از اسلام و پيروي ايشان از شيطان بوده است:

مسلم از سِر نبي بيگانه شد

باز اين بيت‌الحرم بتخانه شد

از منات و لات و عزي و هبل

هر يكي دارد بتني اندر بغل

و باز در شعری ديگر تاکید می کند :

مسلماني كه در بند فرنگ است

دلش در دست او آسان نيايد

ز سيمايي كه سودم بر در غير

سجود بوذر و سلمان نيايد

(ادامه دارد)

 

سایت خبری حوزه هنری

http://hozehonari.com/Default.aspx?page=20297&section=newlistItem&mid=58142&pid=104689&ln=fa

سلام بر عاشورا...
ما را در سایت سلام بر عاشورا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5farhankhosseini0 بازدید : 289 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 10:28