نگاهی به چیستی «شعر آیینی»

ساخت وبلاگ

__________________________________________________________________________________________________________________________________

.

.

نگاهی به چیستی «شعر آیینی»

.

.

.
۱- مولفه اصلی شعر هیأت چیست و چرا شعر هیأت (نوحه خوانی و مرثیه خوانی) به سمت خواندن سرود رفته است؟

سوال شما، سوال «سهل و ممتنعی» است. سهل از این جهت که وقتی از شعر هیأت صحبت می کنیم، ناخودآگاه ذهن و زبان ما به سمت نوحه ها و مرثیه هایی می رود که در کوچه و بازار و بیشتر با قصد «تحریک احساسات» خوانده می شود، و دشوار از آن جهت که شعر هیأت ادب و آدابی دارد که متاسفانه اکثر مخاطبان شعر دینی روزگار ما با آن بیگانه اند. به خاطر رعایت همین ادب و آداب است که پیران و پیشکسوتان شعر دینی و آیینی همواره بر این دقیقه تاکید کرده اند که: «ای تعزیه داران به ادب بنشینید»
بله، روزی روزگاری «نوحه و مرثیه» هم - بدون آن که پیشانی نوشت شعر هیأت داشته باشد - زیرمجموعه شعر دینی و آیینی ما بود. ولی امروز به نظر می‌رسد شاعران هیأتی به دنبال خودمختاری‌اند و می‌خواهند خرجشان را از شعر آیینی جدا کنند!
شعر هیأت فرزند شعر آیینی است و باید رابطه «پدر و پسری» بین آن‌ها برقرار باشد که متأسفانه به هزار و یک دلیل نیست. الآن سال‌هاست که بین این پدر و پسر اختلاف و جدایی افتاده و پسر از پدر حرف شنوی ندارد و راه خودش را می‌رود. امروز شاعران هیأتی بیش‌تر به دنبال چهره شدن و نام و آوازه‌اند، و در فضاهای مجازی به دنبال جمع کردن «لایک» و «فالوئر»! و چون می‌خواهند راه صد ساله را یک شبه طی کنند، هم‌زبانی و هم‌نشینی با شعر و شاعران اصیل آیینی برایشان چندان دل پسند و خوشایند نیست. نسل شاعران هیأتی - که اکثراً جوان و نوجوانند – فکر می‌کنند پیروی از پیشکسوتان شعر آیینی که قصد دارند برای آنان پیری و پدری کنند، دست و پایشان را می‌بندد و جلوی پیشرفت شان را می‌گیرد. به همین خاطر امروز شاهد گسست غم انگیزی بین شعر آیینی و شعر هیأتی هستیم. گسستی که عوارض سنگین و غیرقابل جبرانی برای شعر و ادبیات آیینی ما خواهد داشت و این قطار را از ریل تعادل و توازن خارج خواهد کرد، چنان که آثار و عوارض نگران‌کننده آن را در سال‌های اخیر داریم می‌بینیم. رفتن اشعار هیأتی به سمت سرود یکی از این عوارض است.
اجازه بدهید با صراحت بگویم متأسفانه شعری که عنوان «شعر هیأت» را بر پیشانی خود دارد، در مواردی به خاطر غلبه تفکر احساسی، فقر اندیشه، سفارشی سرایی(مشتری محوری صرف)، مناسبت زدگی و سطحی‌نگری، همچنان در ایستگاه «محبت» متوقف مانده و راهی برای صعود به ملکوت معنا و «معرفت» پیدا نکرده است. چرا که ما در این حوزه به خاطر «مداح محوری» و توجه افراطی به ذوق و ذائقه مخاطب عام، از پرداختن به سیره عملی خاندان رسالت و حقیقت زلال دین - به خصوص اصل توحید - غافل مانده‌ایم.

.

۲- ویژگی های نوحه و ساختار آن چیست؟

زبان سهل و ممتنع، تلفیق هنرمندانه سه عنصر سوگ، حماسه و پیام، بهره گیری از موسیقی تاثیرگذار(موسیقی درونی، کناری و بیرونی)، استفاده از اوزان کوتاه، خوشایند و مطبوع، و مخاطب اندیشی روشنگرانه از ویژگی های اصلی یک نوحه اصیل است.

.

۳- عده ای بر این باورند که نبود شاعران آیینی در دهه اخیر سبب انحراف شعر دینی و آیینی شده است. آیا این انحراف به دلیل نبود شعر است؟

دلیل اصلی این انحراف، نبود «شعر دینی» خوب نیست. زیرا در روز و روزگار ما شاعران دینی و شعر آیینی خوب کم نداریم. مشکل اصلی تن دادن به ذوق و ذائقه عمومی، توجه صرف به عنصر «شورآفرینی»، غفلت از "شعور حسینی" و انتخاب نوحه ها و مرثیه های مجلس گرم کن است. یعنی مداح و مرثیه خوان فقط به دنبال عرضه کالایی است که مخاطبان هیأتی می خواهند و لاغیر!
امروز شوربختانه در حوزه تولید شعر دینی و آیینی – بخصوص در عرصه نوحه و مرثیه - شاهد چرخه وارونه و معیوبی هستیم. به این معنا که شاعران در عرصه خلق و آفرینش ادبی در برابر مداحان، و مداحان در برابر مخاطبان دچار انفعال شده‌اند. یعنی به جای آن که شاعر با مُعرفی شعر خوب و فاخر ذوق مداح را بالا ببرد، مداح با سفارش شعر نازل ذوق و سلیقه شاعر را پایین می‌آورد! به جای آن که مداح برای گرفتن شعر خوب به شاعر مراجعه کند، شاعر به سفارش مداح شعر کوچه - بازاری می‌گوید تا شعرش توسط مداح خوانده شود! و این یعنی چرخه معیوب.

.

۴- آیا تفاوت مخاطبان دیروز و امروز باعث تنزل مداحی و شعر هیأت شده است؟

جلساتی که در گذشته در ایام مُحرم برگزار می شد، «عالِم محور» بود و مداح در این جلسات نقش حاشیه ای داشت. امروز اما بیشتر مجالس عزای حسینی "مداح محور" است و عالمان دینی در حاشیه قرار دارند!
متاسفانه اکثر مخاطبان هیأت های مذهبی نیز «پذیرندۀ صرف» هستند و حضوری خاموش و منفعلانه دارند. به این معنا که در این جلسات هر چه بشنوند، به اعتبار این که آن حرف از زبان یک شاعر یا مداح آیینی گفته شده است، بی‌درنگ می‌پذیرند و در درستی یا نادرستی آن تحقیق نمی‌کنند. بسیار دیده شده که در این جلسات شعری قرائت شده که محتوا و مضمون آن با آموزه‌های دینی در تضاد و تقابل بوده است، ولی متأسفانه جمعیت حاضر کمترین واکنشی نسبت به آن شعر و شاعر نشان نداده و صرفاً با ضربآهنگ شعر یا نوحه قرائت شده بر سر و سینه زده و گریه کرده‌اند.
مخاطبان این جلسات کسانی هستند که در منزل محبت اهل بیت(ع) اردو زده‌اند و تلاش شایسته‌ای برای راه بردن به منزل «معرفت» نمی‌کنند. این گروه معمولاً برای توسل و شفاعت و کارگشایی در این مجالس حاضر می‌شوند و اصلاً کاری به کار شعر و شاعر و مداح ندارند. این افراد نسبت به هر گونه نغمه حزن‌انگیزی شرطی شده‌اند و کافی است لحن حزن‌انگیز شاعر و مداح را بشنوند تا بی اختیار اشک بریزند. صد البته حضور صرف در مجالس عزاداری و گریستن بر مصائب اهل بیت(ع) نیز در جای خود ارزشمند و قابل ستایش است. ولی اگر این حضور هوشمندانه و برای آموختن حکمت وعبرتی باشد، اجر و ثواب چنین حضوری چندین برابر خواهد شد. ولی چون هدف اکثر کسانی که در هیأت های مذهبی شرکت می کنند، صرفاً عزاداری است، توجه شایسته‌ای به محتوا و مضمون شعر یا نوحه‌ای که در مجلس خوانده می‌شود، ندارند. حضور این مخاطبان در مجالس شعرخوانی و مداحی باعث می‌شود که شاعر و مداح مجلس نیز نهایت تلاش خود را برای عرضه شعر و مرثیه‌ای که مطابق ذوق و ذائقه آنهاست به کار گیرد. به این شعرها و مرثیه‌ها – اصطلاحاً– شعرهای مجلس گرم‌کن و بازاری می‌گویند. شعرها و مرثیه‌های جانگدازی که تحسین و آفرین حُضار را به همراه دارد و سیل اشک را از دیده‌ها جاری می‌سازد، بی آن که چیزی بر بصیرت دینی آنان بیفزاید. تشویق‌ها و آفرین گفتن‌های حاضران در نهایت شاعر و مداح را جسورتر و بی‌پرواتر می‌کند و در جلسات بعدی نیز همین روند و جریان تکرار و تبدیل به عرف و عادت می‌شود. غلبه «تفکر احساسی» بر«تفکر عقلانی» و «نگاه عوامانه» بر «نگاه معرفت شناسانه» در شعر هیأتی غیرقابل انکار است. چون هدف اصلی در این‌گونه ادبی - پیش و بیش از معرفت افزایی – تهییج و تحریک عواطف و ایجاد شور و شیدایی در مجلس است. متأسفانه گاهی بعضی از شاعران و مداحان با قرائت اشعار غلو آمیز و غیر مستند و افراط در «زبان حال» گویی، با احساسات مذهبی مردمی که به قصد و نیت شناخت بیش‌تر خاندان رسالت در این‌گونه مجالس شرکت کرده‌اند، بازی می‌کنند که این امر در دراز مدت می‌تواند باعث دلزدگی و روی‌گردانی مردم - به خصوص جوانان - از مجالس مذهبی و هیأت های دینی شود. این ادعا، یک ادعای واهی و خیالی نیست. نشانه‌های محسوس و ملموس وقوع چنین اتفاقی را همه کسانی که دغدغه دین و آیین دارند به خوبی احساس می‌کنند.

.

۵- آیا نظارتی بر روی این مقوله صورت می گیرد؟

من بر این اعتقاد و باورم که امر خطیر نظارت برای ساماندهی مجالس دینی و مذهبی - بخصوص مجالس عزای حسینی – باید به مردم سپرده شود. مجالس مذهبی هر چه مردمی تر باشد، کارآمدتر تر و تاثیرگذارتر خواهد بود. نظارت نهادهای دولتی و حکومتی چندان کارساز نیست و در مواردی کار را خراب تر می کند. البته ورود رسانه های عمومی و مطبوعات در حوزه فرهنگ سازی می تواند کارساز و تاثیرگذار باشد.
با وجود تمام کاستی ها و نارسایی ها، باعث خرسندی است و جای شکر و سپاس دارد که هنوز در حسینیه‌ها و هیأت های عزاداری مرثیه خوانان و ذاکران دغدغه‌مندی از نسل کوثری‌ها، موذن‌زاده‌ها، کریمخانی ها، حاج علی آهی‌ها و... داریم که اهل مراقبه، محاسبه و مطالعه‌اند و برای انتخاب شعر و مرثیه فاخر وقت می‌گذارند تا هنگام اجرای برنامه وقت شریف مردم را با اشعار «زردِ کوچه –‌ بازاری» و نوحه‌های فی البداهه دم دستی تلف نکنند و حرف‌هایی برخاسته از «سیرت دین» و«معرفت آیین» برای گفتن داشته باشند. مرثیه خوانانی که برای وقت مردم که بی هیچ تردیدی حُکم «حق الناس» را دارد ارزش قائل اند و «هیأت» را همچون کلاسی انسان‌ساز و رسانه‌ای تاثیرگذار و قدرتمند برای نشر و اشاعه آموزه های اصیل دینی و قرآنی می‌دانند.
و حرف آخر این که:

در سوگ، به روی و سر زدن کافی نیست
مظلوم «حسین بی کفن» کافی نیست
باید «نگریستن» بیاموزی تو
بر کرب و بلا «گریستن» کافی نیست

.

روزنامه اطلاعات، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳ ، صفحه ۷ (گزارش)

گزارشگر: مینا حیدری

سلام بر عاشورا...
ما را در سایت سلام بر عاشورا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5farhankhosseini0 بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 26 تير 1403 ساعت: 11:20