«مولانا» و «کرونا»!

ساخت وبلاگ

_____________________________________________________________________________________

«مولانا» و «کرونا»!

                                                                                                                                                     v

اگر مولانا امروز زنده بود و نظرش را به عنوان یک شاعر مسلمان در باره پیشگیری از بیماری «کرونا» می پرسیدیم، به نظر شما چه پاسخی می داد؟ من بر این باورم که مولانا به عنوان شاعری حکیم و دین آگاه در جواب ما ابیات زیر را می خواند:

گفت آری گر توکل رهبرست

این سبب هم سنت پیغمبرست

گفت پیغمبر به آواز بلند

با توکل زانوی اشتر ببند

رمز «الکاسب حبیب الله» شنو

از توکل در سبب کاهل مشو

در توکل جهد و کسب اولی ترست

زان که در ضمنش محبت مضمرست

(مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول)

بله، در جواب ما بی هیچ تردیدی می گفت: «با توکل، زانوی اشتر ببند» و تو خود حدیث مُفصل بخوان از این مُجمل.

واقعیت این است که جامعه ما در حوزه دین داری در دایره افراط و تفریط حرکت می کند و این نشانه خوبی نیست. افراط و تفریط در دین داری، آفت خطرناکی است که برای صیانت از حقیقت دین باید با آن مقابله کرد. این مسئله ریشه در جهل و باورهای غلط و خرافی دارد که ناشی از فقر معنوی و درک ناقص آموزه های دینی است. 

برداشت غلط از «توکل» و «توسل»، یکی از آسیب هایی است که مصداق هایی در جامعه امروز - بخصوص در شرایط فعلی که جامعه درگیر بحران «کرونا» ست - برای آن می توان یافت.  ابیات بالا که از مثنوی معنوی مولانا نقل شده است، مقدمه خوبی برای ورود به این بحث و رونمایی از حقیقت«توکل» و «توسل» در آموزه های دینی است.

ابیات فوق به خودی خود رساست و نیاز به توضیح و تفسیر چندانی ندارد. زیرا مثنوی معنوی بیشتر یک منظومه اخلاقی و تعلیمی است و مخاطب اصلی آن بر خلاف دیوان شمس مردم کوچه و بازار هستند. داستان از این قرار است که روزی یکی از اعراب بادیه نشین شتر خویش را رها می کند و نزد پیامبر می آید. پیامبر از او می پرسد: «شترت را کجا گذاشته ای؟» و او پاسخ می دهد:«با توکل به خدا، شتر را رها کرده ام.» و پیامبر اکرم(ص) در جواب می فرماید: «اِعِقلها و تَوَكَل»، یعنی: «شترت را ببند و به خدا توکل کن.»

(ابی احمد عبدالله بن عدی جرجانی؛ الکامل فی ضعفا الرجال، بیروت، دار الفکر، 1409ق، ج5، ص206.)

مولوی با روایت داستان اعرابی و پیامبر(ص) می خواهد بگوید که توکل به خدا به معنای تعطیل کردن عقل و عقلانیت و بدون برنامه و دوراندیشی زندگی کردن نیست. چرا که خداوند در عالم خلقت برای هر کاری سببی قرار داده که آن کار باید از مجرای سببی که برای آن تعیین شده انجام شود. این که باران از ابر ببارد، گندم از گندم بروید، پرنده به مدد بال پرواز کند، و انسان با تلاش و کوشش به مقصد مقصود برسد.

امام صادق (ع) نیز در حدیثی با تاکید بر این دقیقه می فرماید: «احب الله لعباده ان يطلبوا منه مقاصدهم باالاسباب اللتي سبب‌ها لذلك و امرهم بذالك: خدا دوست دارد كه بندگانش مقاصد خود را به وسيله اسبابی كه برای آن‌ها قرار داده و مردم را به آن ارشاد فرموده از او بخواهند./ اخلاق شبر، ص 427.»

در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نیز چنین می خوانیم: «اَلتَّوَكُّلُ بَعدَ الكَيسِ مَؤعِظة؛ یعنی: توكّل كردن(به خدا) بعد از به كاربردن عقل، خود موعظه است./كنزالعمال ج3،ص103.»

مرحوم علّامه مجلسى نيز در بحارالانوار مى‌گويد :«ثم إن التوكل ليس معناه ترک السعي في الأمور الضرورية و عدم الحذر عن الأمور المحذورة بالكلية بل لا بدّ من التوسل بالوسائل والأسباب على ما ورد في الشريعة من غير حرص و مبالغة فيه و مع ذلک لا يعتمد على سعيه و ما يحصله من الأسباب بل يعتمد على مسبّب الأسباب: توكّل به اين معنى نيست كه انسان درپى كارهاى ضرورى و تدبير امور نباشد، و در كارش حساب و كتاب نداشته باشد، و دنبال عالم أسباب نباشد. بلكه توكّل به اين معنى است كه همه اين امور را انجام دهد، امّا چشم اميد و تمام توجّهش تنها به مسبّب الأسباب باشد.»

(بحار الانوار، ج 68، باب 63، ص 127.)

و اما امروز که جامعه ما در التهاب ابتلا به بیماری «کرونا» می سوزد، بر همه ما که خود را  پیرو پیامبر(ص) می دانیم لازم است که از افراط و تفریط در امور دینی بپرهیزیم و ضمن توکل به خدا به همه توصیه های بهداشتی برای مقابله با «کرونا» و ریشه کنی این بیماری عمل کنیم. توصیه همه بزرگان دینی نیز چیزی جز این نیست. در شرایط فعلی که جامعه با یک بیماری جدید و ناشناخته دست و پنجه نرم می کند و بیم اپیدمی(همه گیر) شدن آن وجود دارد؛ لازمه توکل به خدا و توسل به اهل بیت(علیهم السلام)، عمل به توصیه های پزشکی است، و این کار نه تنها با توکل به خداوند مهربان منافات ندارد، بلکه ملازم و همراه است. زیرا همان گونه که بیان شد، در مؤثر بودن اسباب، اراده خداوند علت اصلی است. این نوشتار را با ذکر روایتی در خصوص بیماری حضرت موسی(ع) به پایان می برم که موید همین معناست.

حضرت موسي(ع) و امتناع از مصرف دارو

در حديث آمده است كه حضرت موسي (ع) بيمار شد. بني اسرائیل به عيادت او رفته و با تشخیص بيماري به او گفتند: «اگر از فلان دارو استفاده كني سلامتی خود را باز خواهی يافت.» ولی حضرت موسي (ع) از این کار امتناع کرد و فرمود: «بدون مصرف دارو، از خدا شفا می خواهم!» و بیماری اش طولانی شد. دیگر بار به او توصیه کردند که از دارو استفاده کند. ولی حضرت فرمود: «به خدا توکل کرده ام و از دارو استفاده نمی‌کنم!». تا این که خداوند خطاب به او فرمود: «به عزتم سوگند كه رنگ سلامت را نخواهی دید، مگر این که از دارو استفاده كنی»! و سرانجام حضرت موسي(ع) با مصرف دارو سلامتی خویش را بازیافت. اما بعد از سلامتی در دل پیامیر خدا این وسوسه‌ افتاد که چرا خداوند تنها با توکل مرا شفا نداد؟! و خداوند به او وحی فرستاد:« تو می‌خواهی با توکل خود حكمت و سنت مرا باطل كني؟! مگر منافع داروها را كسي جز من در آن‌ها قرار داده است ؟».

(المحجة البیضاء، جلد7، صفحه 432.)

 

خبرگزاری ایسنا، چهارشنبه 14 اسفند 1398

https://www.isna.ir/news/98121411246/

سلام بر عاشورا...
ما را در سایت سلام بر عاشورا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5farhankhosseini0 بازدید : 222 تاريخ : دوشنبه 4 فروردين 1399 ساعت: 18:38