شعر معاصر در حال قد کشیدن و بالیدن است

ساخت وبلاگ


_________________________________________________________________________________________________________________________________

.

نوشتاری به مناسبت برگزاری هجدهمین دوره جشنواره شعر فجر؛

شعر معاصر در حال قد کشیدن و بالیدن است

.


.

شعر امروز به‌خصوص شعر انقلاب با وجود نسلی از شاعران جوان و باانگیزه در حال قدکشیدن و بالیدن است و با گذار از دوران آزمون و خطا، در حال پوست‌اندازی و تجدید حیات است.
.
سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - رضا اسماعیلی- عضو هیئت علمی هجدهمین دوره جشنواره بین‌المللی شعر فجر: در یک ارزیابی کلی می‌توان گفت که خون زندگی و زایندگی در جان و جهان شعر امروز جاری است. شعر امروز – به‌خصوص شعر انقلاب - با وجود نسلی از شاعران جوان و باانگیزه در حال قدکشیدن و بالیدن است و با گذار از دوران آزمون و خطا، در حال پوست اندازی و تجدید حیات است.
شعر امروز – به‌خصوص شعر جوان - از نظر فرم، ساختار و تکنیک در جایگاه شایسته ای قرار گرفته است. در شعر نسل شاعران جوان شاهد خلاقیت‌ها و نوآوری‌های قابل تاملی در حوزه فرم و صورت شعر هستیم که غیرقابل انکار است. ولی به نظر می‌رسد در ساحت «تفکر» و «اندیشه» هنوز به نقطه مطلوب و آرمانی نرسیده‌ایم.
شعر در التذاذ هنری، سخنوری و صنعتگری خلاصه نمی‌شود. شعر علاوه بر التذاذ هنری و تحریک احساسات، باید ما را به تفکر شاعرانه و اندیشیدن دعوت کند، به رستاخیزی روحی و تحولی انسانی و معنوی. التذاذ هنری اگر بیرون از دایره «تفکر و اندیشه» اتفاق بیفتد، چیزی بر ارزش‌های جامعه نمی‌افزاید.
حکمت، گمشده شعر امروز است. باید به دنبال کشف این حلقه مفقوده باشیم وگرنه این دور و تسلسل همچنان ادامه خواهد یافت.اما همیشه جماعتی از شاعران که نگاهشان به شعر مثل نگاه به یک کالای لوکس و تجملی است، در شعر تنها به دنبال تولید التذاد ادبی و هنری‌اند. اینان در مسند شعر و شاعری، به جای «دلیری»، به دنبال دلبری، و به جای «روشنگری» به دنبال سخنوری و صنعتگری‌اند. یعنی به فرم و صورت شعر بیش از مضمون و سیرت آن می اندیشند و همین صورت‌گری و صورت‌پرستی آنان را از درون و باطن و جان و جهان شعر اصیل پارسی که بیدارگری و حکمت است، غافل می‌کند. شاعرانی چون اقبال و پروین را تنها به جرم اینکه جوهره اشعارشان حکمت، اندیشه و بیدارگری است، ناظم می‌نامند حال آنکه شعر اصیل شعری است که جوهره آن دانایی و بینایی باشد و ما را به رسالت انسانی و اجتماعی، اندیشه‌ورزی و تفکر شاعرانه دعوت کند.
غفلت از اندیشه‌ورزی و فاصله‌گرفتن از تفکر شاعرانه، معلول نگاه فرمالیستی صرف به شعر و از سوی دیگر استفاده ابزاری از هنر شعر است؛ البته این نقد شامل شعر شاعران صاحب سبک نمی‌شود؛ شاعرانی که نگاه هستی‌شناسانه به شعر دارند و با شعر زندگی می‌کنند، جان و جهانی دیگرگونه و ذهن و زبانی مستقل دارند. ارجمندی و مانایی شعر این گروه از شاعران، محصول سال‌ها کار و تمرین مداوم، دوری از هیاهوهای ادبی، و برخورداری از دانش و بینش ادبی است.
.

شعر امروز با چه چالش‌هایی روبه‌روست؟

شعر امروز با چند چالش جدی روبه‌روست که اگر برای آنها چاره‌اندیشی نشود، برای زبان پارسی مخاطراتی را به همراه خواهد داشت. از جمله این چالش‌ها افراط در ساده‌نویسی و ساده‌اندیشی است. در حوزه ترانه‌سرایی با فرو افتادن در دامچاله «سانتی‌مانتالیسم» این تهدید جدی‌تر می‌شود.

چالش دیگر فاصله گرفتن نسل شاعران امروز از خلوت شاعرانه و گم شدن در هیاهوی فضای مجازی است که هر چند استفاده از این فضا برکاتی دارد؛ ولی شاعر را از ذات شاعرانه خود دور می‌کند. شاعر در فضای مجازی به ناگزیر به فرمول «آنچه شما خواسته‌اید» تن می‌دهد و بر اساس ذوق و ذائقه عمومی به تولید محتوا می‌پردازد. این امر در درازمدت ذهن و زبان شاعر را دچار فرسایش می‌کند.
نکته دیگر اینکه، با مرور کتاب‌های منتشر شده در سال جاری، به‌سهولت می‌توان دریافت که رویکرد شاعران به قالب‌های نو (نیمایی و سپید) بیش از گذشته است. این رویکرد از منظری امیدبخش و از منظری دیگر نگران‌کننده است. گرایش به قالب‌های نو اگر مبتنی بر دانش ادبی و نگاه نو به جهان هستی باشد، باعث خلق و آفرینش آثاری متفاوت و قابل تامل می‌شود؛ ولی متاسفانه در موارد زیادی این رویکرد محصول ساده‌انگاری و ساده‌اندیشی در حوزه شعر است که منجر به خلق انبوهی از آثار سطحی و بازاری شده است.
از مشابهت‌های زبانی و مضمونی می‌توان فهمید که بسیاری از شعرها محصول تبعیت از یک نظریه ادبی و فرمول تکراری است. در بسیاری از شعرها نشانه‌ای از کشف و شهود شاعرانه و عرق‌ریزان روحی که لازمه خلق یک اثر تاثیرگذار و ماندگار است، نمی‌بینیم.
به نظر می‌رسد بعضی از شاعران برای شانه خالی‌کردن از ریاضت‌های کلاسیک‌سرایی، به قالب‌های نو پناه آورده‌اند. حال آنکه ریاضت‌های نوسرایی – به معنای واقعی کلمه – بیشتر از گفتن شعر کلاسیک و سنتی است.
بدون اغراق، گفتن شعر نو بسیار دشوارتر از سرودن غزل و قصیده است. کسی در شعر نو به جایگاهی شایسته دست پیدا خواهد کرد که مرحله کلاسیک‌سرایی را با موفقیت پشت سر گذاشته باشد. اکثر بزرگان عرصه شعر بعد از فارغ التحصیلی از مدرسه شعر کلاسیک به دانشگاه شعر نو راه پیدا کرده اند. این دقیقه‌ای است که در شعر امروز مورد غفلت قرار گرفته و به همین دلیل بیشتر شعرهایی که با عنوان شعر نو عرضه می‌شوند، بیشتر دل‌نوشته و نثرهای ادبی صرفاً رمانتیک هستند تا شعر نو که باید برای آن چاره‌اندیشی کرد.
برای برون‌رفت از وضعیت فعلی و رسیدن به نقطه مطلوب، توجه بیشتر به مقوله نقد ادبی و آموزش ضروری است. جشنواره‌های ادبی باید به این مهم توجه بیشتری داشته باشند، با سرمایه‌گذاری در حوزه‌های نقد و آموزش می‌توان بسیاری از تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. برگزاری دوره‌های آموزشی «کلک خیال» توسط دبیرخانه دائمی جشنواره شعر فجر، گامی بلند و قابل ستایش برای تحقق این مهم است که همچنان ادامه دارد. این دوره‌ها با دعوت از مدرسان برجسته کشوری در طول سال برگزار می‌شود.
در هجدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر که با دبیری دکتر علیرضا قزوه که از شاعران توانمند، خوش فکر و نامدار روزگار ماست برگزار می‌شود، ان شاءالله شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود. هیئت علمی هجدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر برای گشودن دریچه‌های نو، برای مانایی و پویایی بیشتر جشنواره نهایت تلاش خود را خواهند کرد.

.

خبرگزاری کتاب، سه شنبه 19 دی 1402

https://www.ibna.ir/news/504295/

سلام بر عاشورا...
ما را در سایت سلام بر عاشورا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5farhankhosseini0 بازدید : 22 تاريخ : يکشنبه 24 دی 1402 ساعت: 17:27